کودکی با پاهای برهنه بر روی برف ها ایستاده بود وبه ویترین فروشگاهی نگاه میکرد...
زنی در حال عبور او را دید،او را به داخل فروشگاه برد و کفش و لباس برایش خرید و گفت:
برچسبها:
حضرت مهدی:
ستمکاران پنداشتند حجت خدا نابودشدنی است...
در حالی که اگر به ما اجازه سخن گفتن داده میشد...
شک وتردید از میان براشته میشد...
برچسبها:
برایت دعا میکنم که ای کاش خدا از تو بگیرد...
هر انچه را که خدا را از تو گرفته است...
(دکترشریعتی)
برچسبها:
یا تو را باید دوست داشت...
یا تو را باید دوست داشت...
شرط سومی ندارد احوالات من...
برچسبها:
تقصیر ما نیست که بر روی حرف هایمان نمی مانیم...
ما بر روی زمینی زندگی میکنیم...
که....
هر روز خودش را دور میزند...
برچسبها:
قسم به روز در آن هنگام که افتاب براید ( و همه جا را فرا گیرد)
و به شب وقتی آرام میگیرد
که من نه تو را رها کرده ام و نه با تو دشمنی کرده ام.
برچسبها: